عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

بچه ها در اسرات پس از گذشت سال ها و ماه ها با شرایط آنجا خو گرفتند و برای اینکه با ایجاد تنوعی، یکنواختی کسالت بار روزهای اسارت را از بین ببرند، در صدد تدارک سرگرمی هایی برآمدند که از آن جمله برنامه تئاتر بود. یادم می آید تئاتری داشتیم طنز و فکاهی که یکی از بچه ها نقش غلام سیاهی را در آن باید ایفا می کرد. پس از تمرینات بسیار که علی رغم محدودیت های بسیار صورت پذیرفت، تئاتر آماده شد و قرار شد که در آخر شب اجرا شود. از این رو بعد از گذاشتن نگهبان و اتخاذ تدابیر امنیتی لازم، تئاتر شروع شد، اما این تئاتر آنقدر جالب و نشاط آور بود که توجه همه بچه ها از جمله نگهبان های خودی را هم به خود جلب کرد و به همین خاطر متوجه حضور سرباز عراقی در پشت در آسایشگاه نشدند و هنگامی کلمه ی رمز قرمز اعلام شد که درِ آسایشگاه داشت با کلید باز می شد. همه پراکنده شدند، از جمله همان برادرمان که نقش غلام سیاه را بازی می کرد. او هم رفت زیرپتویی و خودش را به خواب زد. سرباز عراقی وارد آسایشگاه شد و در حالی که دشنام می داد، گفت: چه خبر است؟ مگر وقت خاموشی نیست؟ دید همه بچه ها نشسته اند و دارند به او نگاه می کنند اما یک نفر روی سرش پتو کشیده است. به همین جهت شروع به ایجاد سرو صدا کرد. اما باز هم او از زیر پتو بیرون نیامد. سرباز عراقی که از خشم و عصبانیت داشت می لرزید، به تندی به طرف او رفت و در حالی که با مشت و لگد به جانش افتاده بود پتو را از روی سرش کشید، ولی با دیدن صورت سیاه او از ترس نعره ای کشید و فرار کرد و خودش را از آسایشگاه بیرون انداخت و سپس خنده بچه ها بود که مثل بمبی آسایشگاه و اردوگاه را بر سر آن سرباز بخت برگشته خراب کرد. حقیقتاً بروز این صحنه از صدها تئاتر طنزی که با بهترین امکانات اجرا شود، برای ما جالب تر و زیباتر بود و بعد ازاین جریانات هم به سرعت صورت آن برادرمان را تمیز کردیم و وسایل را هم جمع کردیم و متفرق شدیم تا با آمدن مسئولان عراقی اردوگاه همه چیز را حاشا کنیم. 

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

کردستان بودیم، منطقه عملیاتی کربلای 10، زمین از برف سفید پوش شده بود و هوا سرد.
داخل چادر زندگی می کردیم و چادر ها برای در امان ماندن از دید دشمن (کوموله و دمکرات، عراقی ها، مزدوران محلی) در شکاف و دامنه های ارتفاعات زده شده بود، روی چادر ها چند لایه پلاستیک کشیده بودیم تا هم از گزند سرما در امان باشیم و هم آب باران و برف به داخل چادر نفوذ نکند، کف چادر هم چند لایه پلاسیتک کشیده بودیم تا هم پایمان یخ نزند و هم آب باران از زیر آن عبور کند، بعضی شب ها به خوبی عبور آب را زیر پا هامون احساس می کردیم. کار به جایی رسید که شیب داخل چادر رو به سمت وسط چادر درست کردیم طوری که یه جوی کوچک از وسط چادر می گذشت، چراغ والر رو روشن می کردیم و کنار جوی داخل چادر می نشستیم و دلمون رو روانه زاینده رود اصفهان می کردیم. 
کیسه های خواب رو کسی جمع نمی کرد، هر کی از نگهبانی که برمی گشت مستقیم می رفت داخل کیسه خواب تا کمی گرم بشه. نگهبانی یعنی سردی کشیدن با دلهره از نشستن یک تیر توی پیشانی 
یک ساعت بدون حرکت یک جا نشستن و به ارتفاعات اطراف خیره شدن. 
گاهی اسلحه اونقدر یخ می کرد که وقتی از نگهبانی بر می گشتیم می گذاشتیم کنار چراغ والر تا یخ هاش آب بشه. بیشتر بچه ها سرما خورده بودند، اما تحمل بچه ها فرق می کرد. 
غروب که می شده به دلهرة عجیبی دچار می شدیم، شدت سرما زیادتر می شد! و تعداد سنگر های نگهبانی زیادتر می شد! و ساعات نگهبانی بیشتر.
بیماری بچه ها، سرمای شدید، رعایت سکوت در شب، دید کم، حساس بودن (اغلب مزدوران محلی با توجه به شناخت و مانوس بودن با شرایط آب و هوا این ایام به ما حمله می کردند). 
چند شب پشت سر هم اتفاق افتاد که برای نگهبانی بیدارمون نکردن، فکر کردیم حتما پاسبخش ها خوابشون برده، صداشو در نیاوردیم که زیرآب کسی نخوره و ما توی کیسه خواب های گرم، راحت می خوابیدیم.
اما کم کم برای همه سئوال شد. سه تا پاسبخش داشتیم هرچی سئوال کردیم یه جوری ما رو می پیچوندن و جواب درستی نمی دادند. 
یکی ار بچه ها حالش خیلی بد شد، بدجور سرما خورد، خیلی به حالش غبطه می خوردیم که ایکاش جای اون بودیم و چند شب از نگهبانی معاف می شدیم و...!
یکی ار پاسبخش ها وقتی حرف های ما رو شنید دیگه طاقت نیاورد گفت بچه ها برای شفای حسن دعا کنید، بعد زد زیر گریه گفت: به خدا، هر وقت حسن علائم بیماری رو در چهره یکی از شما می دید، ما رو قسم می داد که شما رو بیدار نکنیم او به جای شما نگهبانی می داد و ما رو قسم داده به شما نگیم. 
آن شب از خودمون خجالت کشیدیم، ما کجا و حسن کجا؟! 
امروز یه چیزی میگم و یه چیزی شما می شنوید نگهبانی پشت سرهم اون هم توی اون هوا و توی اون موقعیت کار همه نبود، کار حسن بود که امروز او پیش ما نیست، کار غواص شهید حسن منصوری بود که در عملیات کربلای چهار آسمون شهادت را گرم کرد. 

[ دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خاطره ای از شهید رضا شکری پور 

بین من و شکری پور شکر آب شده بود. چیز مهمی نبود. بیشتر اختلاف سلیقه بود. یک دفعه شنیدم شکری پور مجروح شده و اعزامش کرده اند کرمانشاه. با خودم گفتم من مقصر بودم باید بروم حلالیت بطلبم. به سرعت خودم را رساندم کرمانشاه. گفتند چند ساعت پیش اعزام شده همدان. وقتی رسیدم همدان دیر وقت بود. گفتم صبح زود می روم سراغش. نماز صبح را خوانده بودم که صدای در بلند شد. اول صبح چه کسی با ما کار داشت. تا در را باز کنم هزار تا فکر و خیال به سرم زد. سر جایم میخکوب شدم. باورم نمیشد . شکری پور دو تا عصا زیر بغلش گرفته بود. هر دو پایش مجروح شده بود. خودش را انداخت بغلم. من ببوس و او ببوس. می گفت : « آمده ام حلالی بطلبم. » اشک توی چشم هایم حلقه زده بود و بغض توی گلویم شکسته بود. زدم زیر گریه می گفتم : « باز تو اول شدی. »
راوی : همرزم شهید

[ پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصیتنامه شهید علی عباس چاچ
بسم الله الرحمن الرحیم
پروردگار خداوند بزرگ ای خدای همه جهان و همه موجودات روی زمین تو ما را به جهاد در راه حق و حقیقت است دعوت نموده ای و ما به دعوت شما لبیک گفته و در راه تو قدم برداشته ایم خدایا ما را در این راه موفق بدار و ما را به راهی که صلاح و خیر خودت در آن باشد راهنمایی کن ای خدای رحمان و رحیم به حق همه پیامبران و امامان و به حق خون شهدا و اشک چشم مادران و تو را به حق بندگان صالح و مقربان درگاهت این بنده ناچیزت را ببخش و بیامرز ای خدای بزرگ از کردارهای زشتم به تو پناه می برم خدایا از گناهان همه ی ما درگذر. 

[ یک شنبه 18 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصیت نامه جانباز شهید احمد بابکان 

بايد بدانيم كه سه چيز انسان را بهشتي و جهنمي‌ مي‌كند:
1- تفكر
2- سكوت
3- كلام
هر نگاهي نيست در او سودي، و هر كلامي‌ كم نيست در آن ياد خداوند، پس او تقوي است،
و سكوتي كه در آن فكر نباشد پس غفلت است، پس خوشا به سعادت كسي كه نظر او 
عبرت است و در سكوتش فكر كردن باشد و حرف زدنش ذكر خدا باشد، گريه كند بر خطايش 
و مردم از او در امان باشند. (بابت چشم و زبان و ...) و بايد بدانيم آنچه امروز ممكن است 
خداي ناكرده به انقلاب اسلامي‌ ما ضربه بزند فقط هواپرستي‌ها و خودخواهي‌ها و بي 
عدالتي‌ها خواهد بود. بكوشيد همه تابع حق باشيد و از تفرقه‌اندازي‌ها دوري كنيد و بايد 
سعي نماييم تا تمامي‌ خواسته‌هايمان را بر خواسته‌هاي خداوند تبارك و تعالي منطبق 
گردانيم و هميشه توكل به خداوند و توسل به ائمه (ع) كه امكان‌پذير مي‌باشد، داشته 
باشيم.

[ دو شنبه 12 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصیت نامه شهید شهرام نوروزی 

بیایید اختلافهای کوچک را به کنار بگذارید و آن خونهایی را که برای تا اینجا رساندن این انقلاب ریخته شده در نظر آوردید و آنچه را که شایسته این نعمت عظمی و این خون دادنهاست انجام دهید ، بیایید با هم به صمیمیت و مهربانی رفتار کنید ، بیایید برای هم دلسوز باشید هر کاری می کنید اول خدا را در نظر بگیرید. بیایید به فکر جایگاه ابدی خود باشید و این دنیای فانی را به عنوان « الدنیامزرعة الاخره» نظاره کنید و آمال و آرزوی خود را در دنیا قرار ندهید و هرگز در کارهای خیر مأیوس و ناامید نشوید و در همه حال بگویید : توکلت علی الله و هو ارحم الراحمین

[ جمعه 9 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصیت نامه جانباز شهید ايوب بلندي كرويق
آقايان حوزوي و آقايان سياستمداران حرف امام (ره) آويزه گوشتان باشد که فرمود:« وحدت کلمه شما را به پيروزي رساند» خدا را قسم مي‌دهم که لحظه‌اي از اسلامي هاکه جهت پايداري آن شيرمردان و شيرزنان در خون غلطيده‌اند غفلت ننمايند.
از دخترم حجاب و از فرزندانم تلاش در کسب بالاترين مدارج علمي براي خدمت به مردم که مايه مباهات اسلام در قرن بيستم گرديدند درخواست مي‌کنم.
پاسدار انقلاب باشيد آن چنان که بنده حقير نهايت تلاشم را در آن راه به کار بردم خداوند مرا بيامرزد اگرچه در اين چند سال (18) سال مجروحيت زجر زيادي کشيدم اما اميدوارم که خداوند بزرگ با کرامت و لطف بي‌پايانش آنها را کفاره گناهانم قرار دهد چه آنکه سخت دست خاليم. 

[ پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصیت نامه شهید حجت الله رحیمی

هر کس که پیمان ولا دارد بیاید هر کس هوای کربلا دارد بیاید
(فان مع العسر یسرا ، ان مع العسر یسرا )
(پروردگارا تو خود گواهی بر من چه میگذرد.)
بارالها !...
خدایا ! دوری خانه ، پدر ، مادر ،برادر و خواهر را
خدایا ! بی خوابی های فراوارن را
خدایا ! دنیا و خواری هایش و همه چیز خوب و بدش را تحمل میکنم ولی دوری تو را یک لحظه تحمل نخواهم کرد.
خدایا ! تو را سپاس میگزارم که این بار سعادت را نصیبم کردی تا در راه خودت و اهل بیتت و شهدای خالصت حضور داشته باشم و آرزو دارم خالصانه از من بپذیری .
خدایا ! چشم طمع به بهشت تو نیز ندارم ، زیرا عبادت هایم را برای این به درگاهت میکنم که تو را لایق عبادت می دانم ، و تو را عادل میدانم و می دانم که تنها بودن در جوار تو سعادت حضور در قیامت توست که انسان را سعادتمند میکند .
خدایا ! سالها و ماه هاست که به دنبال دست یافتن به وصال خویش شهر ها و آبادی ها و کوه ها و دشت ها و بیابانها را پشت سر گذاشته ام ولی هنوز خود را نشناخته ام .

 

[ سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد احمد نوزاد
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند منان نعمتي بر ما مردم نهاد و ما را در برهه اي از زمان قرار داده كه بتوانيم قدمي در راه اسلام عزيز برداريم ما هم مثل ديگران كار را به خودش واگذار مي كنيم و فقط از او مي خواهيم كه عاقبت ما را ختم به خير گرداند و اين لياقت را به ما بدهد كه بتوانيم در راهش هرچه محكم تر و استوارتر قدم برداريم.
خواهران عزيزم بدانيد كه احترام به پدر و مادر از واجبات مي باشد و بدانيد كه مسؤوليت سنگيني در اين مورد به عهده آنان مي باشد. الحمدالله همگيتان به سن و سال بلوغ رسيده و مسائل را خوب درك مي كنيد. در حفظ حجاب و پوششتان بكوشيد و حد شرعي را رعايت كنيد. 

[ جمعه 2 تير 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد امير مختار مهماندوست
.
..پدر و مادرم! خدا را شكر كنيد تا خداوند در روز قيامت با فضلش با ما رفتار كند نه با عدلش، و شما هرگز ناراحت نباشيد. پيرو دين خدا و پيرو ولايت باشيد تا به مملكت اسلاميتان آسيبي نرسد. و خدا را از ياد نبريد كه منحرف و اهل جهنم مي شويد و پيوسته از جمهوري اسلامي پشتيباني كنيد و اگر براي دوام آن خون لازم است، تو مادرم و خواهرم زينب وار و تو پدرم و برادرم حسين وار وارد صحنه شويد و تودهني به منافقين بزنيد.

[ چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد احمد علي عسكري
پيامي كه نسبت به شما مردم عزيز دارم اين است كه وحدت كلمه را حفظ كنيد و دست از ولايت فقيه برنداريد. اگر فرمانبرداري نكنيد خدا اين نعمت بزرگ را از شما خواهد گرفت. خدايا مرا خالص گردان تا بدان فيض الهي كه همان شهادت است برسم.

 

[ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه محمد هادي فضلي
...با سلام و درود بيكران بر يگانه منجي عالم بشريت و نائب بر حقش امام خميني و با سلام و درود بيكران برخانواده هاي معظم شهدا و مجروحين و معلولين و اسراي جنگ تحميلي عراق و ايران ، پدر و مادرم از اينكه مرا پرورانده اند و زحمات طاقت فرسايي در طول زندگي من متحمل شده اند، از اينكه نتوانستم براي آنها فرزندي مثمرثمر باشم ،براي آنها از خداوند متعال شفاي عاجل وشاياني مي طلبم.... چنانچه اگر شهيد شدم در مرگم كمتر ناراحت باشيد و دوست دارم هر شب جمعه با خواندن يك آيه قرآن تسلي بخش روح من باشيد . هرچند نتوانستم خواسته هاي شما را برآورده سازم و زندگي لذت بخشي را به كشته شدن در راه خدا ترجيح دادم.
شعله اي بي ثمرم بهتر كه خاموش كنيد
رفتم از شهر شما ديگر فراموش كنيد

 

[ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد الطفات شرافتي
هر لحظه احساس مي كنم ديگر اين روزها، آخرين لحظات زندگي من باشد و آنچنان كالبد وجودم لبريز از عشق و محبت او مي شود كه گمان نمي كنم حتي در ميان آتش جهنم هم لحظه اي چشم اميدم را از آن مبدأ فيض و اميد، از آن سراسر رحمان و رحمت بربندم.
فكر نمي كنم هيچ وقت عنايت او را نسبت به خودم، چه آن وقت كه اراده اش به خلقتم قرار گرفت و چه در لحظه هاي زندگي خود فراموش كنم. توصيه پيامبر اكرم (ص ) كه مي فرمايد:" در ميان شما 2 چيز قرآن و سنت(عترت) به امانت گذاشتم" فراموش نكنيد حضرت امير (ع) فراوان ما را به تقوا و نظم در امور، اغتنام فرصتها سفارش نموده اند، توجه به عمل اين سه مطلب به طور حتم در سرنوشت ما موثر است.
تا مي توانيد معلومات خود را نسبت به قرآن و به طور كلي اسلام بالا بريد، از آن مهمتر اين كه بر دانسته هاي خود جامه عمل بپوشانيد. توكل به خدا نماييد و از دعا، ذكر و زيارت و استعانت جوييد. سعي كنيد تمام امور زندگي خود را در پوشش نظام ولايت فقيه درآوريد و جهت زندگي خود را از او الهام گيريد. 

[ سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه حسين ترك
از مردم شهيدپرور مي خواهم كه هميشه در صحنه باشند ،ابرقدرتها بدانند مردم ايران هميشه در صحنه هستند و نمي گذارند كه خللي بر جمهوري اسلامي وارد شود. ابرقدرتها بدانند كه ما مردم ايران با جان و دل انقلاب را پذيرفتيم و آن را تا پايان جان حفظ خواهيم كرد. من از مردم مي خواهم رهبر و ولي فقيه را تنها نگذارند و به دستورات ايشان عمل كنند.از خواهران خود مي خواهم كه حجاب اسلامي را رعايت كنند و از برادرانم هم مي خواهم كه ادامه دهنده راه شهدا باشند و از پدر و مادرم هم مي خواهم كه اگر مي خواهند براي من گريه كنند براي غريبي امام حسين (ع) گريه كنند. 

[ شنبه 20 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد هدايت الله ثمرمند
"اينجانب براساس عقيده اي كه نسبت به اسلام و مكتب شهادت دارم با عزمي راسخ و اراده اي آهنين عازم جبهه شده ام.تا دين خود را نسبت به اسلام ادا كنم چون موقعي كه شهادت باعث سعادت ماست، افتخار شهيد شدن در راه اسلام را داريم" 

[ پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد ناصر جام شهرياري
...و تو اي خداي بزرگ كمكم كن كه جزء هدايت يافتگان باشم و نصرتم ده كه با دشمنان دين تو ستيز كنم. ...اي مسلمانان از همه قشر بدانيد كه وظيفه شرعي است كه از ولي امر مسلمين اطاعت كنيد. ...خدايا ياريمان كن تا از اماممان پيروي كنيم، و در خط امام كه همان خط اسلام است، باشيد. ...اي ملت بيدار ايران هوشيار باشيد و نگذاريد تاريخ تكرار شود، حال كه جنگ به نفع جمهوري اسلامي ايران پيش مي رود، همانهايي كه با امام علي (ع) گفتند كه مالك را برگردان، ما با قرآن نمي جنگيم، (در اينجا هم اين كار را نكنند) متأسفانه همين كار را كردند. ...قرآن و اسلام در ايران پياده مي شود، (اجرا مي شود) نه در حزب بعث صدام. ...آري در زمان دودمان ننگين پهلوي سرمان در لاك خودمان بود، و هيچ توجهي نداشتيم، كه بر ما و مكتب ما چه مي گذرد و باز خداوند بر ما منت نهاد و رهبري از سلاله محمد (ص) خميني اين مرد بزرگ، مرد با تقوا، اين اسلام شناس واقعي را ولي امر و رهبر و پيشواي ما كرد. ...اي آمريكاي خونخوار كه خون همه محرومان در سراسر گيتي به دست تو و يا جيره خوارانت مي ريزد، به ياري حق و همت امت اسلامي ديگر عمرت به پايان رسيده است و تو را در جهان كه رسوايي رسواتر خواهيم كرد.تو كه هر روز در جنوب لبنان و السالوادور خونها مي ريزي و سازمان حقوق بشرت در خواب خرگوشي فرو رفته است. 

[ دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد احمد طاهري پور
 عزيزان من تا به حال وصيت نامه هاي مختلفي نوشته ام، ولي بعد از برگشتن از جبهه آنها را پاره پاره كردم، ولي اين بار كه براي دفاع از اسلام و جمهوري اسلامي از خانه خارج مي شوم و پا در چكمه مي كنم روحم از شدت درد مي سوزد، قلبم مي خروشد، احساسم شعله مي كشد، بند بند وجودم از شدت درد ضجه مي زند احساس مي كنم كه در اين دنيا ديگر جاي من نيست. با همه وداع مي كنم و مي خواهم فقط با خود تنها باشم. خدايا به سوي تو مي آيم از عالم و عالميان مي گريزم. تو مرا در جوار رحمت خويش سكني ده ... 

[ یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد محمد مجازي
وصيت نامه بنده حقير خداوند فاضل محمد حجازي
اي خداي من، اي خداي مهربان من ،اگر ما را از پرده ستٌاريت خود دور كني چه كنم و چه بسا و مطمئناً همه از من فرار مي كنند.
خداي من، اي خداي مهربان من ،اگر آبرويم را حفظ نكني و اگر پرده ستاريت را از روز اعمال ما بكشي در پيش پيامبر (ص) و ائمه اطهار و شهداء و رهبرمان چه بگويم كه بيچاره ام.
خدايا !با فضلت با ما رفتار كن به ما اخلاص همراه با عمل و عمل همراه با اخلاص و عمل كه فقط براي ذات اقدست باشد عنايت كن كه اگر اين نعمت و فضل را از ما دريغ كني خسرالدنيا و الاخره خواهيم بود و خواهيم شد كه نفسمان بسيار سركش است و اگر تو عنايت نكني در زير چكمه هاي اين دژخيم جان سالم بدر نخواهيم برد.
خدايا، خودت با ما توفيق عمل با كيفيت و كميت عنايت فرما....و اينكه سرباز كوچك براي امام عزيزمان و امام زمان (عج) و در نتيجه سرباز فداكاري براي اسلام و از جند خودت باشم..... اي ستار العيوب و غفار الذنوب و نورالمستوحشين في الظلم واي خداي آنقدر به جبهه مي روم تا لياقت شهادت در راه خدا را پيدا كنم و خود را در اختيار جبهه و جهاد قرار دهم تا شهيد شوم ...اي جوانان مبادا در غفلت بميريد كه علي (ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا درحال بي تفاوتي بميريد كه علي (ع) و حسين (ع) در راه حسين و با هدف شهيد شد.
.....خداوندا پيمان مي بندم كه در تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با حسين (ع) همراه باشم و سنگر او را خالي نكنم تا هنگامي كه احكام اسلام در زير پرچ اسلامي لااله الا الله و محمد رسول الله (ص) و علي ولي الله(ع) بر تمام جهان سلطه افكند و در زير پرچم امام زمان (عج) به اجرا درآيد. 

[ پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد خيرالله قدسي
خانواده عزيز و دوستان گرامي اگر من شهيد شدم هرگز به من ناكام نگوييد چون كه به بهترين كام ها با در آغوش كشيدن عروس شهادت رسيده ام به رهبر بگوييد كه من فرياد خميني رهبر را تا اندازه اي كه مي توانسته ام به گوش مردم رساندم به دوستان و همسنگرانم بگوييد كه من در اين امتحان كه قلم آن از خون سرخ و گرم خودم و كاغذ آن بيابان هاي سوزان خوزستان بود قبول شده ام، شهيد گلي است كه هرگز پرپر نمي شود". 

[ سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد احمد نوزاد
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند منان نعمتي بر ما مردم نهاد و ما را در برهه اي از زمان قرار داده كه بتوانيم قدمي در راه اسلام عزيز برداريم ما هم مثل ديگران كار را به خودش واگذار مي كنيم و فقط از او مي خواهيم كه عاقبت ما را ختم به خير گرداند و اين لياقت را به ما بدهد كه بتوانيم در راهش هرچه محكم تر و استوارتر قدم برداريم.
خواهران عزيزم بدانيد كه احترام به پدر و مادر از واجبات مي باشد و بدانيد كه مسؤوليت سنگيني در اين مورد به عهده آنان مي باشد. الحمدالله همگيتان به سن و سال بلوغ رسيده و مسائل را خوب درك مي كنيد. در حفظ حجاب و پوششتان بكوشيد و حد شرعي را رعايت كنيد. 

[ یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد حميد نهاوندي
اي ملت شهيدپرور از خداوند بخواهيد كه خداي نكرده وقتي نيايد كه شما به خاطر ماديات اين دنياي پست ،از امام حسين (ع) و حسين زمان (ع) خميني بت شكن دست برداريد. امت شهيدپرور تنها راهي كه ما مي توانيم خدا را از خود راضي كنيم زير پا گذاشتن هواهاي نفساني است، برادران و خواهرانم وحدت را فراموش نكنيد. 

[ جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد مهدي ذوالفقاري
اي ملت به پاخاسته تا آخرين نفس در مقابل كفر و الحاد و نفاق بايستيد و آنان را نابود كنيد تا مسلمانان دنيا نفس راحت بكشند و بهتر خدا را عبادت كنند از خط ولايت فقيه كه ادامه دهنده ي راه پيامبران و امامان است قوياً حمايت كنيد.

 

[ سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد محمد نوري
مردم اگر نمي دانند بدانند كه براي من و امثال من فقط مسئله جهاد مطرح مي باشد همه ما زمان نكبت بار طاغوت را به ياد بياوريم حتي به جاي اشك خون از ديدگانمان جاري كنيم بياييد آن همه كثافت بازي ها، عياشي ها و خوش گذرانيها و ساز و برگ هاي رژيم منحوس را به باد خود بياوريم و از اين نعمت عظيم انقلاب اسلامي عبرت بگيريم بياييد مقداري به عقل خود رجوع كنيم و اين دنياي مادي را با يك دنياي معنوي مقايسه كنيم و وقتي مسئله برايمان روشن شد عملمان، حركتمان، قلممان و قدممان را همه به سوي دنياي معنوي سوق دهيم بياييد قدر اين انقلاب كبير را بدانيم و همچنين قدر اين رهبر را بيشتر و بهتر بدانيم و تعقل كنيم و تفكر كنيم ببينيم او چگونه مردي است بياييد اين انقلاب را كه خداوند توسط رهبر عزيزمان به ما ارزاني داشته قدر بدانيم .....همسرم باوركن خدمت به پدر و مادر و احترام به آنها و رسيدگي و تعليم فرزندان ثوابي بيش از به جبهه آمدن من دارد به تو توصيه مي كنم كه به پدر و مادر احترام بگذاري و فرزندانمان را به نحوي نيكو تربيت كني. 

[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

کلمه wc را به ۸۲۸۲ ارسال کنید تا از خالی بودن دستشویی خود آگاه شوید

 :: قیمت ۷۵ ریال :: ایرانسل

.

.

.

لذتی که در غیبت کردن هست در تعریف و تمجید نیست !

(جاریِ زنِ دکتر شریعتی) 


ادامه مطلب
[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد ابراهيم يعقوبي
اينجانب ابراهيم يعقوبي يكي از بندگان گنهكار و روسياه خدا كه با چشم باز و آگاهي كامل به دستورات دين مبين اسلام كه به آن اعقتاد صد در صد دارم به جبهه آمده ام تا دشمنان را به زانو درآورم. بر ماست كه نگذاريد خون اين شهيدان و عزيزان مجروح و معلول پايمال شود..... از جنگ حمايت كنيد كه اين جنگ سرنوشت اسلام و كفر است.مادرم! شما به زيارت كعبه رفتيد و من هم به زيارت خداي كعبه.صفا و مروه نموديد و من بين جبهه و قتلگاه.... شما با سنگ، رمي جمره، كرديد و من با فشنگ شيطانكهاي ملحد و منافقين را نشانه رفتم! شما با لباس سفيد محرم شديد و من با لباس رزم احرام كردم شما حجر الاسود را بوسه زديد و من ريگهاي تفتيده كربلاي غرب و جنوب را. 

[ پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد مهدي يخچالي
سفارش من به شما اين است كه پشتيبان ولايت فقيه باشيد و از امام حمايت نماييد. از روحانيت و دولت حمايت كرده و با كسي كه اين دو را تضعيف كند به شدت برخورد نماييد.
به خدا قسم كه اگر دشمنان مرا بكشند و خونم را بر زمين ريزند در قطره قطره خونم نام مقدس خميني را مي بينند. اي برادران، خط آل محمد و علي را روش و منش خود قرار دهيد و مبادا از اين راه بيرون رويد كه شكست شماها در اين صورت حتمي است. اي خواهران، اين شعر را الگوي خودتان قرار دهيد.
اي زن به تواز فاطمه اينگونه خطاب است
ارزنــده ترين زينت زن حفـظ حجاب است 

[ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد حسين صفوي نژاد
نمي بينم اگر يكوقت خداي ناكرده خطائي از طرف من بوده و از روي ناآگاهي و ناداني ام بوده عفو نما??د و دعايم كنيد و طلب آمرزش از خداي بزرگ كه خدا گناهان و خطاهايم را ببخشد...
به هيچ وجه رضايت ندارم كه قطره اشكي بر مزارم ريخته شود، چرا كه خداي تبارك و تعالي در قرآن مي فرمايد:"و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احيا عند ربهم يرزقون"
بارپروردگارا! دشمنان اسلام و كسانيكه زير چهره نقاب مذهب مي خواهند اسلام را با مكاتب مادي مخلوط كنند و ملت را دوباره به استعمار و سرسپردگي بكشانند ،رسوا و نابودشان كن.بهوش باشيد و نگذاريد كه اين گروهكها و ليبرالها قلب تپنده مستضعفين و محرومين دنيا را به درد آورند......خدايا امام زمان را در پناه خودت حفظ فرما....خدايا نائب بر حقش را تا ظهور مهدي سلامت و مستدام بفرما.... به خواهرانم سفارش مي كنم كه اگر من به شهادت نائل شدم آنها زينب وار وفاطمه گونه، راهم را دامه بدهند تا قسط و عدل الهي در تمام دنيا پياده شود.
والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته 

[ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد مهدي شمس
مادرم! خواهرم را خوب تربيت كن زينب گونه او را به اسلام و قرآن آشنا كن تا فرزدان حسين گونه او از دين اسلام دفاع كنند و راه شهيدان را ادامه دهند. مواظب اين گروهكها باشيد و راه شهيدان رجايي و بهشتي و شهداي محراب را ادامه دهيد زيرا كه آنها در راه اسلام و قرآن به دست همين بي خبران از خدا به شهادت رسيدند. 

[ یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه شهيد حسين ثامني
اي مسئولين توجه داشته باشيد امروز مسئوليت حفاظت از خون شهيدان در درجه اول به عهده شماست مبادا بين صحبت و رفتارتان با اين ملت شهيدپرور با مقامات بالاتر فرق كند. خود را عاقل و متعهد و حافظ اسلام و ديگران را بدخواه و جاهل ندانيد، در خود بيشتر دقت كنيد، مبادا جلوي خدمت مخلصان را بگيريد.
دقت كنيد با نيروهاي مخلص بسيج جزء با منطق و دليل به هيچ زبان ديگر سخن نگوئيد.
شرمنده دوستان شهيدم و درگه حق تعالي.
28/12/63 

[ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصيت نامه پرويز خياميان
درود به رهبر عزيز ،قلب ملت ايران به نام الله در هم كوبنده ظلم و ستم. به نام خدائي كه به ما شعور داد تا خوب را از بد و زشت و پليد را از زيبا تميز داده و يكي را انتخاب كنيم. تقاضا دارم دخترم (صفورا) تا كلاس ششم ابتدايي فقط و فقط درس اسلامي خوانده و بعد قرآن ياد بگيرد و كاملاً اسلامي تربيت شود كه اين بزرگترين آرزوي من است. از همسرم و خانواده ام تقاضا دارم اگر در راه شهيد شدم در مرگ من گريه نكنند بلكه شادي بكنند تا روح من شاد گردد، اگر شهيد شدم جنازه مرا در اصفهان دفن كنيد. فرزند مرا نزد امام امت رهبر كبير انقلاب، پدر عزيزم خميني بت شكن ببريد تا دست بركتش را به صورت او كشيده و براي آنها دعا نمايند، والسلام ،پايدار ارتش جمهوري اسلامي ايران، پاينده ايران، و برقرار باد جمهوري اسلامي ايران. 

[ چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2068
بازدید دیروز : 1414
بازدید هفته : 10495
بازدید ماه : 20539
بازدید کل : 301017
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس