عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

مجری: بچه ها خونمونو چرا تمیز میکنیم؟

فامیل دور : برای چشم و هم چشمی

مجری: نه!! چرا میگی برای چشم و هم چشمی؟؟

فامیل دور : خب واسه چشم و هم چشمیه آی مرژی وگرنه ما راحتیم اران ...کثیف که نیست خونه ما...

[ چهار شنبه 6 فروردين 1393برچسب:فامیل دور ؛ طنز ؛ عید, ] [ ] [ ali ]

معلم: کپل! اون چیه که تو دهنته؟!
کپل: آ آ آ قا اجازه، آ آ آلو هست...
معلم: مگه نگفتم تو کلاس کسی چیزی نخوره؟!:(
کپل: آقا گذاشتیم گوشه لُپ مون خیس بخوره تا زنگ تفریح بخوریمش.
صدای خنده موش ها...

[ پنج شنبه 19 دی 1392برچسب:مدرسه موش ها ؛ مطالب ؛ جالب, ] [ ] [ ali ]

قهرمانی مقتدرانه تیم ملی فوتبال ساحلی ایران مبارک.

آورده اند که بهلول به بصره رفت و چون در آن شهر آشنایی نداشت برای مدت کمی اطاقی اجاره نمود ولی آن اطاق از بس کهنه ساز و مخروبه بود به محض وزش باد یا بارانی تیرهایش صدا میکرد .

بهلول پیش صاحب خانه رفته و گفت اطاقی که به من داده اید بی اندازه خطرناک است زیر به محض وزش مختصر بادی صدا از سقف دیوارش شنیده میشود.

صاحب خانه که مرد شوخی بود در جواب بهلول گفت عیبی ندارد البته می دانید که تمام موجودات به موقع حمد و تسبیح خدای را می گویند و این صدای تسبیح و حمد اطاق است .

بهلول گفت :
صحیح است ولی چون تسبیح و تحلیل موجودات به سجده منجر میشود من از ترس سجده اطاق خواستم زودتر فکری بنمایم.

[ جمعه 1 آذر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

توباش...
توکنارم باش...
نترس!نمیمیری...
من نفس نمیکشم...
تمام هوای اتاق برای تو...
فقط کنارم باش

.

.

.

دلــــــــــم ..
با مشت دیگران کـَـکش هم نمیگزد...امـــــــــــــــــــــــ ــــــــا ..
اخمـــ تو ..
خردش میکند ....
چه رسد به .....


ادامه مطلب

روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا میزند، 
او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد، اما عقرب انگشت اورا نیش زد. 

مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد، اما عقرب بار دیگر او را نیش زد. 
رهگذری او را دید و پرسید: برای چه عقربی را که نیش میزند نجات میدهی؟ 
مرد پاسخ داد: این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من این است که عشق بورزم.

تقدیم به کسانی که نیش عقربها از دوستان خود خوردند و حرف نزدند و دوباره عشق ورزیدن.

[ جمعه 1 آذر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

درخت ردوود، کالیفرنیا
جنگل ردوود از بقایای به جا مانده از درختانی است که برای 160 میلیون سال وجود داشته اند، بنا بر این، درختان سرخ چوب 115.5متر ارتفاع به جا مانده امروز از تیره درختانی هستند که در عصر دایناسورها وجود داشتند...

 

[ جمعه 1 آذر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

سگی نزد شیری رفت و گفت:
با من کشتی بگیر
شیر سر باز زد ،
سگ گفت :
نزد تمام سگان خواهم گفت شیر از مقابله با من می هراسد
شیر گفت :
سرزنش سگان را خوشتر دارم از اینکه شیران مرا شماتت کنند که با سگی کشتی گرفته ام ...

[ شنبه 4 آبان 1392برچسب:شیر ؛ سگ ؛ کشتی ؛ شجاعت ؛ ترس ؛ , ] [ ] [ ali ]

روی شیشه دوغ نوشته:
دوغِ گازدارِ کربناته تزریقی گرما ندیده همگن شده با طعم نعناع و بدون چربی…
آخه لامصب دوغه یا اورانیوم ؟؟؟
.
.
.
توجه کردین یادگاری های روی دیوار و صندلی کلاس های دانشگاه
آموزنده تر از حرف های استاده!!!


ادامه مطلب
[ جمعه 26 مهر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

معلمی از دانش‌آموزان خواست تا عجایب هفتگانه جهان را فهرست‌وار بنویسند. دانش آموزان شروع به نوشتن کردند. معلم نوشته‌های آنان را جمع‌آوری کرد. با آنکه همه جواب‌ها یکی نبودند، اما بیشتر دانش‌آموزان به موارد زیر اشاره کرده بودند. اهرام مصر، تاج محل، کانال پاناما، دیوار بزرگ چین و ... در میان نوشته ها کاغذ سفیدی نیز به چشم می‌خورد. معلم پرسید: این کاغذ سفید مال چه کسی است؟!

یکی از دانش‌آموزان دست خود را بالا برد. معلم پرسید: دخترم چرا چیزی ننوشتی؟! دانش آموز جواب داد: عجایب موجود در جهان خیلی زیاد هستند و من نمی‌توانم تصمیم بگیرم که کدام را بنویسم! معلم گفت: بسیار خوب، هرچه در ذهنت هست به من بگو، شاید بتوانم کمکت کنم. در این هنگام دخترک مکثی کرده و گفت: به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از لمس کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساس کردن، خندیدین و عشق ورزیدن! عجایب واقعی همین نعمت‌هایی هستند که ما آنها را ساده و معمولی می‌انگاریم...

[ سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

دو دانشمند دوست، همسایه بودند. یکی از آنها تنها پسرش را برای کسب علم به شهری دور فرستاد و پسر بعد از چند سال به خانه باز گشت. دانشمند دیگر مدت ها منتظر بود تا ببیند پسر دوستش با چه کوله باری از علم و آموخته باز می گردد. بارها به خانه آنها رفت اما هر بار تنها او و دوستش به مباحثه سرگرم می شدند و پسر جوان ساکت به حرف های آنها گوش می سپرد. برایش عجیب! بود که چرا این جوان که سالها در پی کسب علم بوده حالا هیچ حرفی نمی زند و ساکت گوشه ای می نشیند. روزی از دوستش در این مورد سئوال کرد. پدر آن جوان لبخندی زد و گفت: خودت به خانه ام بیا و حقیقت را از او بشنو!

عالم به خانه همسایه رفت و به پسر گفت: تو سال ها برای کسب علم و معرفت به شهر دیگری رفتی اما حالا که برگشتی ما را از علم و دانش خود بهره مند نمی کنی و ساکتی! چرا؟ جوان لبخند زد و گفت: من بعد از این همه سال آموختم که هنوز وقت حرف زدن من نرسیده و فقط باید گوش بدهم و بیندیشم و معرفت بیاموزم. عالم به جوان گفت: درس بزرگی از تو گرفتم که زیاده نگویم و اندازه نگه دارم. معلوم شد که تو فرهیختگی آموختی و معرفت بیش از من...

 

[ سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

فامیل دور وقتی از آقای مجری گوشی موبایل هدیه گرفت ، هی باهاش ور میرفت تا یاد بگیره چطور کار میکنه. غافل ازینکه گوشی عکسم میگیره...

آقای مجری گوشیشو میگیره:
آقای مجری: اینا چیه؟ این چه عکساییه که گرفتی؟!
فامیل دور: عکس چیه؟ مگه عکسم میگیره؟!
آقای مجری: ایناهاش. . . اینا چیه گرفتی؟! این چیه؟!
فامیل دور: هه...این دماغمه!
آقای مجری: این چیه؟
فامیل دور: هه...این سیبیلمه!
آقای مجری: این چیه؟
فامیل دور : . . . (سکوت)!!!!
آقای مجری: تو دسشویی هم با موبایل ور میری؟!!!
:

[ شنبه 20 مهر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

معلم ﺍﺳﻢ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻛﺮﺩ ، ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﭘﺎﻱ ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻓﺖ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺷﻌﺮ ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ، ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ:
ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ | ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺯ ﻳﻚ ﮔﻮﻫﺮﻧﺪ
ﭼﻮ ﻋﻀﻮﻱ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ | ﺩﮔﺮ ﻋﻀﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ
ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻛﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪ ،ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻘﻴﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ!
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎﺩﻡ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﻳﻌﻨﻲ ﭼﻲ ؟ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻲ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻲ؟!
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:ﺁﺧﺮ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﻳﺾ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ،ﭘﺪﺭﻡ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﻻﺳﺖ
ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﻢ ﻭ ﻫﻮﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ
ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ، ﻫﻤﻴﻦ؟! ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻱ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﻌﺮ ﺭﻭ ﺣﻔﻆ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻧﻤﻴﺸﻪ!
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:
ﺗﻮ ﻛﺰ ﻣﺤﻨﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﻲ ﻏﻤﻲ | ﻧﺸﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﻧﻬﻨﺪ ﺁدمی...

[ یک شنبه 14 مهر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بازتاب حرکت زیبای تیموریان

آقای تیموریان بابت این حرکت انسانی مچکریم...!!!

[ سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

رفتم محضر ، ماشینو به نام خودم بزنم
یهو نفهمیدم چی شد
اون وسط از یکی طلاق گرفتم!
من که اصلا زن نداشتم ، 5 ساله دارم مهریه میدم...
آقای مجری : به کی ؟
نمیدونم به کی....
ینی داغونمااااا
لهِ لهم......
( فامیر دووورررر)

[ پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

دوستم داره به يه زنه آمريكايي هفت سين رو توضيح ميده:

It should start with "S", like APP

.

.

.

دارو چیست !؟

دارو عبارت است از مجموعه عوارضی جانبی

که بعضاً اثرات درمانی هم دارد

 برای رفع این عوارض جانبی

داروهای دیگری تجویز می‌شوند که خود

این چرخه را تا نابودی کامل بیمار طی می‌کنند!


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

تصویر متحرک جالب

لطفا صبر کنید

[ چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

اعتماد مثل برچسب است.......

پس از آنکه برداشته میشود ،شاید دوباره چسبیده شود اما مثل روز اول محکم نخواهد بود.......

همیشه مواظب اعتماد در رابطه هایت باش.

[ شنبه 30 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

ايران با 5 مدال قهرمان جهان شد


رده‌بندي تيمي و انفرادي مسابقات کشتي آزاد قهرماني جهان مشخص شد.


 

  تيم ملي کشتي آزاد بزرگسالان کشورمان با کسب 2 مدال طلا، يک نقره و 2 برنز و 46 امتياز براي پنجمين بار به مقام قهرماني جهان رسيد. اين قهرماني پس از 48 سال خارج از ايران به دست آمد در حالي‌که آخرين قهرماني ايران در سال 2002 تهران حاصل شده بود.

در رده‌بندي تيمي چهل‌وچهارمين دوره رقابت‌هاي جهاني که روزهاي 25 تا 27 شهريورماه در شهر بوداپست مجارستان برگزار شد، پس از تيم ايران، روسيه با کسب 44 امتياز به مقام دوم رسيد و تيم‌هاي گرجستان و اوکراين با 29 و 27 امتياز سوم و چهارم شدند.
[ پنج شنبه 28 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

شايد باورتون نشه ولي اين يه داستان واقعيه!!!
ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﻦ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ کنن
ﭘﺪﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﯽﮐﻨﻪ ، ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﭘﺪﺭ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻩ،ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﻪ
ﭘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﯽﺷﻪ ﺑﺎ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻣﯽﮐﻨﻪ.
ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﭼﺎﻟﻪﺍﯼ ﻣﯽﺍﻓﺘﻪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯾﺶ ﮔﻠﯽ ﻣﯽﺷﻪ
ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩه ﻭ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻟﮑﻪﺍﯼ ﺑﻪ جا ﻣﯽﻣﻮﻧﻪ

ﺷﺐ ﻓﺮﺷﺘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﺯﺵ ﻣﯽﺧﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺍﻭﻥ ﻟﮑﻪﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮ ﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ.
ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏِ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻣﯽﮐﻨﻪ.
ﻣﺎﺩﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﻟﮑﻪ ﺭﻭ ﺑﺮ ﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ.
ﻓﺮﺩﺍ ﺷﺐ ﺯﻧﮓِ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯿﺸﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﻭ ﯾﻪ ﺑﺴﺘﻪﺍﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﺪﻩ،
ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ، ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
ﭘﻮﺩﺭ ﺷﺴﺘﺸﻮﻱ ﺑﺮﻑ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﻤﻴﺰ ﻛﻨﻨﺪﮔﻲ ﻓـــﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ،
ﭘﺎﮐﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖِ ﺧــــــــﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸـــــﺪ....مهر شده مهر شدهمهر شده

[ یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

آورده اند که کفن دزدی در بستر مرگ افتاده بود،پسر خویش را فراخواند، پسر به نزد پدر رفت گفت ای پدر امرت چیست ؟پدر گفت ،پسرم من تمام عمر به کفن دزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی بدنبالم بود اکنون که در بستر مرگم و فرشتهءمرگ را نزدیک حس میکنم بار این نفرین بیش از پیش بردوشم سنگینی میکند.از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند. ..

پسر گفت ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم

‫پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد.

‫از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق می دزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو مینمود وازآن پس خلایق میگفتند خدا کفن دزد اول را بیامرزد که فقط میدزدید وچنین بر مردگان ما روا نمیداشت.

[ یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

ژول سیمون
خنده مصائب و مشکلات زندگی را کوچک و آلام روحی را محو می نماید

.

.

.

بوذرجمهر

بهترین کارها این است که درجوانی دانش اندوزی و در پیری بکاربری


ادامه مطلب
[ یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

داستان تیرانداز یکی از داستانهای جالب مثنوی است. 

جوانی مفلس و بی پول از شدت نداری و فقر دست به دعا می برد و از خداوند تقاضای ثروت می کند. در خواب هاتف غیبی خبر از نقشه گنجی می دهد و خداوند به او می گوید این گنج از آن تو است حتی اگر دیگران از این نقشه گنج با خبر شوند.

جوان بعد از دیدن این خواب آن چنان خوشحال شد که در پوست خود نمی گنجید، با شادی و شعف به دنبال نقشه رفت و آن را پیدا کرد. در آن نقشه گفته شده بود که در جایی خاص رو به قبله، تیری در کمان بگذار و هر جا تیر افتاد آنجا را حفر کن و گنج خویش را بردار! 

تیرانداز تیری در کمان گذشت و زه را کشید و جایی که تیر افتاده بود را فورا حفر کرد اما گنجی نیافت. با خود گفت بایستی با قدرت بیشتری زه کمان را بکشم. مجددا تیری دیگری در کمان گذاشت ولی این بار نیز گنج را نیافت. خلاصه هر بار با قدرت بیشتری زه را می کشید و تیر را دورتر می انداخت ولی از گنج خبری نبود، هر بار تیرها دورتر می افتاد ولی باز هم از گنج خبری نبود! 

این کار آن قدر ادامه پیدا کرد که مردم شهر به او مشکوک شده و خبر به پادشاه رسید، پادشاه که جریان گنج را فهمیده بود کمانداران ماهر را جمع کرد و آنها با تمام قدرت تیر می انداختند و بعد زمین را می کندند. آنها شش ماه این کار را ادامه دادند اما گنجی در کار نبود!

بعد شاه گفت که این مرد دیوانه است او را رها کنید و اگر گنجی هم پیدا کرد به او کاری نداشته باشید.

مرد فقیر باز به خداوند پناه برد که خدایا نه تنها گنج ندادی بلکه رنج هم افزون شد و مردم مرا دیوانه می دانند. باز هاتف در خواب او آمد و گفت تو فضولی کردی و نصفه نیمه به پیغام ما گوش دادی. ما گفتیم تیر را در کمان بنه، نگفتیم که زه را بکش

[ پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

آقای مجری :
اگه یکی دستشو آورد جلو یعنی ؟
فامیل : می گیم دستتو بکش !
کلاه قرمزی : می گیم مگه کاراته بازیه ؟
ببعی : می لیسیم
آقای مجری : نه ما هم دستمونو می بریم جلو و باهاش دست می دیم

حالا اگه دستشو نیاورد جلو چی ؟
پسرعمه زا : ما دستمونو می بریم جلو می کنیم تو نافش!

[ سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

 از بعضیا میپرسی اسم بچه تونو چی گذاشتید ؟
یه چیزی میگن که مجبور میشی بعدش بپرسی به سلامتی حالا دختره یا پسر !؟

.

.

.

گاهی انقد تو کارام “دس دس” میکنم
که یهو اطرافیانم پا میشن شروع میکنن رقصیدن !


ادامه مطلب
[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

عکس های خنده دار و جالب گلچین شده ، حتما ببینید 

[تصویر:  1378541818123.jpg]


ادامه مطلب
[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه
کشاورز دامپزشک میاره .
دامپزشک میگه:
" اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید "
گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه:
"بلند شو بلند شو"
گاو هیچ حرکتی نمیکنه...
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه:
" بلند شو بلند شو رو پات بایست"
بازگاو هر کاری میکنه نمیتونه وایسته رو پاش
روز سوم دوباره گوسفند میره میگه:
"سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی "
گاو با هزار زور پا میشه..
صبح روزبعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه:
" گاو رو پاش وایساده ! جشن میگیریم ...گوسفند رو قربوني كنيد...

[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

"میلتون اریکسون" که مبتکر روش درمانی جدیدی است و بر هزاران پزشک در ایالات متحده تاثیر گذاشته است وقتی دوازده ساله بود، دچار فلج اطفال شد. ده ماه بعد، شنید که پزشکی به پدر و مادرش گفت: پسرتان شب را تا صبح دوام نمی آورد.
اریکسون صدای گریه مادرش را شنید. فکر کرد: که اگر شب را دوام بیاورم، مادرم این طور زجر نکشد.
و تصمیم گرفت تا سپده دم روز بعد نخوابد. وقتی خورشید بالا آمد. به طرف مادرش فریاد زد آهای، من هنوز زنده ام!
چنان شادی عظیمی در خانه درگرفت که تصمیم گرفت همیشه تمام تلاش اش را بکند که یک شب دیگر درد و رنج خانواده اش را عقب بیندازد.
اریکسون در سال 1990، در 75 سالگی درگذشت، و از خود چندین کتاب مهم درباره ظرفیت عظیم انسان برای غلبه بر محدودیت هایش، به جای گذاشت.

[ دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

باور کنید که این تصاویر بی نظیر از طبیعت فتوشاپی نیستند!

باور کنید که این تصاویر بی نظیر از طبیعت فتوشاپی نیستند!


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]

به اونی که سیگار میکشه میگن سیگاری,
به اونی هم که تریاک میکشه میگن تریاکی;
میخواستم بگم اون بنده خدایی که پیپ میکشه چه گناهی کرده آخه؟!

.

.

.

دقت کردین همیشه کسی که خر و پف میکنه اول از همه خوابش میبره ؟!!!


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, ] [ ] [ ali ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 277
بازدید دیروز : 127
بازدید هفته : 938
بازدید ماه : 4622
بازدید کل : 275788
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس