عشقانه ها سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
| ||
|
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم چه تلخ میگذرد بی تو لحظه های تباهم چه عاشقانه چه غمگین به راه مانده نگاهم بیاای بی وفای من و امشب را فقط امشب برای خاطر آن لحظه های درد کنار بستر تاریک من ، شب زنده داری کن که من امشب برای حرمت عشقی که ویران شد برایت قصه ها دارم ...
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم قیصر امین پور ای عشق، ای ترنم نامت ترانهها ای معنی جمال به هر صورتی که هست با هر نسیم، دست تکان میدهد گلی هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت: شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز باران قصیدهای است تر و تازه و روان اما مرا زبان غزلخوانی تو نیست کوچه به کوچه سر زدهام کو به کوی تو یک لحظه از نگاه تو کافی است تا دلم
آسمان سربی رنگ من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ. مي پرد مرغ نگاهم تا دور. آه باران باران پر مرغان نگاهم را شست. از دل من اما چه كسي نقش او را خواهد شست؟
بعضی زن های همسایه حرصشون در آمده بود! می گفتند این ابراهیم خیلی خودشو می گیره!
نگو وقتی از کوچه رد میشه و می بینه خانم ها سر کوچه هستن سرشو می ندازه پایین تا نگاهش به آنها نیفته.
خواهر ابراهیم هم بهشون گفته بود: ابراهیم بین خودش و نامحرم یک خط قرمز کشیده.
**
یک بار هم که ابراهیم با همسرش کنار خیابون ایستاده بوده یک زن بدحجاب رو کنار باجه تلفن می بینه.
همسرش میگه : دیدم ابراهیم صورتش سرخ شد و گفت: خدایا تو خودت شاهد باش که ما حاضر نیستیم چنین صحنه های خلاف شرعی را توی این مملکت ببینیم.
مبادا به خاطر اینجور آدم ها به ما هم غضب کنی و بلاهای خودت را روی سرمون نازل کنی
دلنوشته نویسنده
شهدا ما از کم کاری و بی توجهی خودمون شرمنده ایم.این جوانان همه لایق بهشتند و به خاطر بی توجهی بعضی به این وضعیت افتاده اند.البته از حق نگذریم بعضی از جوانان لیاقت بهشتی بودن رو با خودشون نگه داشتند.خوشا به حالشان.
خدايا : من گمشده ي درياي متلاطم روزگارم و تو بزرگواري ! پس اي خدا! هيچ مي داني که بزرگوار آن است که گمشده اي را به مقصد برساند ؟ تا ابد محتاج ياري تو ، رحمت تو ، توجه تو ، عشق تو ، گذشت تو ، عفو تو ، مهرباني تو ، و در يک کلام ... محتاج توام تیم فوتبال پرسپولیس با باخت برابر داماش یکی دیگر از سالهای بحرانی خود را شروع کرد. این تیم که لیگ را با برد برابر نفت آبادان شروع کرده بود در چهار دیدار گذشته سه باخت داشته و یک تساوی که آن تساوی هم به لطف اشتباه داور در برابر گهر درود تازه لیگ برتری شده بود به دست آمد. پرسپولیس که با خریدهای میلیاردی به اصطلاح بهترین های لیگ را خرید! طرفداران خود را امیدوار کرد تا سال کابوس بار گذشته تکرار نشود.اما برای بازیکنان این تیم که میلیاردرهای یک شبه اند مثل اینکه مدل مو و نوع اتومبیل و رینگ های آن از دل هوادارانشان مهمتر است.هیچ کسی هم نیست به بازیکنان این تیم بفهماند که این میلیارد میلیارد ها از جیب بیت المال است نه از جیب ثروتمندانی که این پول ها پول تو جیبی بچه هایشان است. این بازیکنان با راه رفتن در زمین نمی دانند دل میلیون ها هوادار خود را می شکانند و شاید فقط این برایشان مهم است در فصل بعد از چه تیمی و به چه میزان پول بیشتری بگیرند.با این بازیهایی که ما از این بازیکنان می بینیم به نظر می رسد غیرت از فوتبال رخت بر بسته وجای خود را به رقیب سرسخت اش پول داده! این بازیکنان یادشان رفته جای بازیکنانی دارند بازی میکنند که قبل از بازی با پیکان مدل 57 مسافرکشی میکردند وبعد بلافاصله به ورزشگاه آزادی آمده وبهترین بازیها را هم انجام می دادند.وشاید هم پول آن مسافرکشی ها را برای تیم خرج می کردند! اما وضعیت تیم دیگر پایتخت یعنی استقلال کمی بهتر است اما آنها هم دست کمی از تیم رقیبشان ندارند. وقتی بازیکنان ذوب آهن این جمله را از زبان مبارک! خود بیرون آوردند که تا پول نباشد همین وضع بازی است دلم تنگ میشود برای تعصب دهه ی شصت و هفتادی بازیکنان بزرگ آن روز...
تا تو هستي و غزل هست دلم تنها نيست امروز ایران به وسعت غیرت آذربایجان عزادار است
صبر نشانی از ایمان است برایشان ایمانی افزونتر آرزومندم
خداوند شما را اجر صابرین دهد که حضرتش فرمود:و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا الیه راجعون. عرض تسلیت حقیر را بپذیرد.
تسلیت واژه کوچکیست در برابر غم بزرگ شما امیدوارم که غم آخر زندگیتان باشد همسفر در راه ماند..زندگی سخت است…لیک..در سفر باید بود…همراهتان از سفر ماند سیلی سهمگین باور شاید نه ..سختی راه را مینماید که بایستی تنها رفت صبری باید تا آرامشی زاید چشم هايت ترانه اي دارد ، پر تر از ابرهاي رويايي
اي خدا اين وصل را هجران مكن باز شب شد و عاشق ، زهجران عزیزش خیال آمدنت دیشبم به سر می زد بگذار
گاهگاهی که به یادت غزلی می خوانم ، * اشک مهمان دلم می گردد سفرش از ته دل تا کف دست ... چه کسی میداند؛ باز شاید سفری در پیش است ... و تمامی غزلهای جهان کاروانی شده اند ... ساربانش غم و صبر . اشتباه گرفته ای فقط یک بوسه با من باش، ترانه ساز دیروزم عـاصی شدم ، بریـده ام از اینهمه عـذاب هنگاميكه كتابچه شعر هاي تو با من ست عزیز دل تو را با خویشتن یکدل نمی بینم رنگی به رنگ چشم سیاهت نمی رسد کدامین نغمه نی می برد امشب مرا تا تو چشمانت شور آتشین بودن بی تو دنیا بر سرم آوار شد راه دور است و پراز خار ، بيا برگرديم اللهم العن الجبت و الطاغوت و الشیاطین و حزبهم الظالمین. به ناگاه جهانی را سکوت فرا گرفت و مرگ انسانیت را دید و زبان بر گرفت و حرفی بر نیاورد چون صدای این مرگ به سود جیب هایشان نیست.مگر مرگ انسانیت را در آتش شیاطین انسان نما بودایی نمی بینید و سکوت کرده اید.مگر سوختن انسان های تشنه و روزه دار دل شما به درد نمی آورد.مگر سوزاندن کودکان بی گناه را نمی بینید. آری مرگ انسانیت فرا رسیده است. آری فکر نون و آب ما را از این که به فکر هم نوع مان باشیم غافل کرده است. مگر نه این است که ماه رمضان ماه نزدیکی به خداست؟مگر ماه درک هم نوع نیست؟پس چرا سکوت در مقابل این همه فاجعه. مگر مولایمان علی (ع) نفرمود اگر مسلمانی بشنود که خلخالی به زور از پای زن یهودی به یغما برده شده اگر بمیرد این مرگ سزاوارتر است از زنده ماندن. به کجا می روی ای انسانیت... خدایا دوستان ما در میانمار را خودت از دست شیاطین انسان نما نجات بده.
یک نفر نیست که غم های مرا بشناسد |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |