دانایی توانایی به بار می آورد ، و دانش دل کهن سالان را جوان می سازد
.
گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است .
.
خرد برترین هدیه الهی است .
.
خرد و دانش مرد دانا در گفتار او هویداست .
.
کسی که خرد ندارد همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است
.
بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است
.
خرد مانند چشم هستی و جان آدمی است و اگر آن نباشد چگونه جهان را به درستی خواهی گذراند .
.
اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد .
.
خداوند درهای هنر را بر روی دانایان دادگر گشوده است .
.
کسی به فرجام زندگی آگاه نیست ، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد .
.
دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی .
.
به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد ، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد .
.
روح و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! .
.
چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست .
.
بی خردی است، که بگویم کسی بدی را بی بهانه (دلیل )انجام می دهد .
.
رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست .
.
اگر برای انجام کاری بزرگ ، زمان نداری .بهتر است بی درنگ آن را به دیگران بسپاری .
.
کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد .
.
این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست .
.
فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است .
.
کسی که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند .
.
آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد .
.
از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند .
.
جایگاه پرستش گران کوهستان است .
.
آزادگان را کاهلی ، بنده می سازد .
.
فرمانرویانی که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید .
.
کسی که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت .
.
خسروی بزرگتر ، بندگی بیشتر می خواهد .
.
ابلیس مانند نیکخواهان پیش می آید ، ابتدا عهد و پیمان می گیرد ، سپس راز می گوید .
.
آنگاه که هنر خوار می گردد جادو ارجمند می شود .
.
دیوان که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نیکی را هم باید مانند راز گفت .
.
جز مرگ را ، هیچ کسی از مادر نزاد.
( فردوسی خردمند)
نظرات شما عزیزان: