این روزا ریاضیم خیلی ضعیف شده
نمیدونم چرا
ولی دیگه نمی تونم آدم حسابت کنم !
.
.
.
به یارو میگن امتحان رانندگی قبول شدی ؟
میگه معلوم نیست ماشینو زدم تو دیوار ، سروان رفته تو کما
منتظرم برگرده ببینم چی میشه !
.
.
.
سفارش یارو به فرزندش :
برو مسجد هم نمازت رو بخون هم کفشاتو عوض کن !
.
.
.
بگذار قلم را به غزل بسپارم
شاید گره ای باز شود از کارم
پرسید: مگر تو هم غزل می گوئی؟
گفتم: په نه په! فقط رباعی دارم !
.
.
.
توجه :
ظرفیت کوچه علی چپ پرشده است
لطفا دنبال کوچه ی دیگری باشید !
.
.
.
هرلحظه زند نفوس بد، مادرزن / باشد همه نقش خود بلد، مادرزن
یک بشکه عسل هم نـَبـُود کارگشا / درمشکل حل یک عدد مادرزن!
.
.
.
باید دل من بسوزد و دل بشود / تا این که مقابل تو قابل بشود
من شعر سروده ام فقط، شرمنده / در وصف تو باید آیه نازل بشود!
.
.
.
یارو از باباش میپرسه ، بهترین پسرِ دنیا رو داشتن چه حسیه؟
گفت نمیدونم برو از مادر بزرگت بپرس!
.
.
.
اون یه دونه یوسفی هم که برگشت به کنعان اش
استثنا بود ! تو غمت روبخور !!
.
.
.
اگه تو رو دوست دارم خیلی زیاد ،خاک بر سرم !
اگه تو اونی که دلم میخواد ، حتماً خرم !
.
.
.
این قدر که گیج می زنم بعد از تو / خود را به خلیج می زنم بعد از تو
تو جام شراب می زنی بعد از من / من آب هویج می زنم بعد از تو !
.
.
.
پسر: عزیزم امروز میای خونه ما باهم درس بخونیم؟
دختر: نمیشه، باید درس بخونم !
.
.
.
یه راه خوب برای فراموش کردن اونیکه دوستش داری
ولی به هر دلیلی باید فراموشش کنی
سراغ داری !؟!؟
.
.
.
مشتری: این کت چنده؟
فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان
مشتری: وای! اون یکی چنده؟
فروشنده: وای وای!!
.
.
.
یارو یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید:
شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج
سر کوچه چراغی مأمور بود؟
پسر گفت: چرا!؟ یارو گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم !
.
.
.
دخترها تو زندگی شون جز شوهر چیزی نمی خوان
ولی به شوهر که رسیدن همه چی می خوان !!
.
.
.
بعضیها علاوه بر”کودک درون” یک عدد “کرم درون” هم دارن
که بعضی وقتا “بعضیکار ها” رو میکنه که نباید بکنه ….!!
.
.
.
پدر به دختر :
دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی ؟؟
دختر : دارم ماهو میبینم بابایی !
پدر : پس بی زحمت به ماهت بگو ماشینشو خاموش کنه ، صداش نمیذاره بخوابیم!
.
.
.
زنه شوهرشو میبره دکتر
دکتر به زنه میگه: خانم، نباید هیچ استرسی به شوهرتون وارد بشه
باید خوب غذا بخوره، هرچی که میخواد براش فراهم بشه
و برای ۱ سال هیچ بحث و دعوایی سر هیچ موضوعی
حتی سر طلا و سکه و ماشین و خونه هم نباید با هم داشته باشن.
تو راه برگشت مرده میپرسه: خانم دکتر چی گفت؟
زنه میگه : هیچی، گفت تو هیچ شانسی برای زنده موندن نداری!
.
.
.
مکالمه دو پسر :
پسر اول: چقدر خپل شدی مرتیکه …
شبیه خرسای قطبی شدی الاغ….
کمتر بخور ، از صبح تا شب مثل گاو آت و آشغال میخوری
معلومه انقدر دایره میشی دیگه …
پسر دوم : خفه شو عوضی. حرف تو زر مفت هم نیست
( محکم تر شدن دوستی بین دو پسر و تموم شدن مکالمه با خنده )
مکالمه دو دختر :
دختر اول: خوشگلم یه مقدار تپل شدی ولی بهت میاد عزیزم …
دختر دوم: تو هم دماغت بعد عمل یه ذره زیادی کوچیک شده ولی بازم خوشگلی نانازم
( از فردای روز مکالمه هیچ رابطه ای بین دو دختر مشاهده نشده )
نظرات شما عزیزان: